نگران حرف مردم اگر نبودیم

مسیر زندگیمان طور دیگری رقم میخورد

دوست داشتنهایمان را راحت تر جار میزدیم

لباسی را بر تن میکردیم که سلیقه ی واقعیمان بود

آرایشی می کردیم که دوست داشتیم

دلمان که میگرفت مهم نبود که کجا بودیم

بی دغدغه اشک میریختیم

صدای خنده هایمان تا آسمان هفتم میرفت

با پدر و مادرمان دوست بودیم

حرف یکدیگر را میخواندیم 

نگران حرف مردم اگر نبودیم 

خودمان برای خودمان چهارچوب تعریف میکردیم

روابطمان را نظم میدادیم

دخترها و پسرهایمان

حد و مرز خودشان را میشناختند

نیمی از دوست داشتنهایمان

به ازدواج منجر میشد 

نگران حرف مردمیم اما

که چگونه رفتار کنیم که مبادا پشت سرمان حرف بزنند

که مبادا از چشمشان بیفتیم

که مبادا قطع شود روابط خانوادگیمان

ما در دورانی هستیم

که نه برای خودمان 

برای مردم زندگی میکنیم


farzam

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پارسو وب درمان بیماری ها ادبیات معاصر و شعر نو سلخ نمونه های طراحی و چاپ ساک دستی و پاکت بیرون بر خبرگزاری قوچانی